نبرد ۳

میثم علوی موضوعی با عنوان “نبرد ۳ “نوشته و به ۳ مرحله از رویارویی سخت ایران با ایالات متحده آمریکا پرداخته است.

هر لذتی که در این دنیا بردم معادل همان را برای انسانهای کمتر برخوردار در حد توانم فراهم کردم؛ اگر آزاد بودم زندانی آزاد کردم؛ اگر سیر بودم شکم گرسنه ها را سیر کردم؛ اگر سالم بودم هزینه درمان دادم؛ اگر از معنویت لذت بردم منزلم را فروختم و برای تولید معارف دینی به یک موسسه در شهر ری دادم؛ اگر ازدواج کردم به مجردها راه را تسهیل کردم؛ اگر جهاد را تشویق کردم از مجاهدین حمایت کردم؛ اگر زیارت رفتم برای دیگران هم بلیط گرفتم و پس از شهادت مجاهد کبیر و از یاران حضرت ولی عصر طلب شهادت از پروردگار متعال دارم و ان شاالله در ابدیت هر کسی با عشق خود محشور شود؛ ما با ربیع الانام و طاووس اهل بهشت و طرفداران و حامیان ترامپ و نتانیاهو هم با آنها؛آمین یا رب العالمین

ایران ۳ مرحله از رویارویی سخت با ایالات متحده آمریکا را تجربه کرده و میکند:

مرحله اول این رویارویی را سیاسی مینامم که از زمان تسخیر لانه جاسوسی شروع شد.

مرحله دوم را اقتصادی مینامم که از زمان تصویب قطعنامه ۱۹۲۹ در دولت احمدی نژاد عملا وارد یک جنگ بزرگ با بزرگترین هژمونی کره زمین شدیم که یک خروجی آن رسیدن از دلار هزار تومانی به ۱۰۰ هزار تومانی و پیوستن میلیون ها خواهر و برادر ایرانی به زیر خط فقر می باشد.

مرحله سوم رویارویی نظامی که با اتحاد کامل دولت دوم ترامپ و نتانیاهو فاسق در حال گذراندن مراحل عربده کشی و عملیات های ایذایی می باشد.

فارغ از کم فهم های مصر بر عملیات وعده صادق ۳ و بچه مچه های به ظاهر انقلابی حاکمیت ایران از همان ابتدا تا به امروز هیچ گاه در دکترین خود برنامه ای برای جنگ با ایالات متحده نداشته و در یک مسیر فرسایشی در حال تقویت جبهه مقاومت برای یک حصار امن منطقه ای به اطراف رژیم صهیونیستی و صبر راهبردی برای برچیده شدن این غده از درون و همسایگانش می باشد.

سیلی به حق ولی خام اکتبر بخشی از حماس بدون هماهنگی با رهبری مقاومت باعث گردید یک بهانه به قصاب خونریز برای قتل و عام ۵۰ هزار انسان که عمدتا کودکان و بانوان بودند بدهد و سید مقاومت که اصلا از این رخداد خبر نداشت محبور شد مردانگی کند و وارد یک جنگ نصفه و نیمه با اسراییل شود و برای کاستن از فشار سلاخی رژیم صهیونیستی شمال اسراییل را ناامن کند و همان هم بعد از یکسال باعث گردید که زمینه اقدام نامتعارف اسراییل شود و از تاج سر مقاومت تا هزاران کادر مومن و بهشتی حزب الله لبنان یا شهید شدند و یا چشم و انگشتان خود را تقدیم حضرت عباس نمودند وووووو تا اینکه ایران ماند و یک جبهه به شدت آسیب دیده و فرزندان سامری که انگشت بر روی ماشه آماده حمله به ایران هستند تا در یک جنگ بزرگ تاریخی به همراهی تمام عیار یک قمارباز، شیعه خانه امام زمان را به عصر قاجار بازگردانند که البته این برنامه آنها قطعا با هزینه های سنگین متقابل از جمله نابودی چند شهر اسراییل روبرو خواهد بود.

زشت است برای دیپلماتهای کهنه کاری که در این رویارویی که بی ۲ های شیطان بزرگ روی باند هستند هنوز به سان ۲۰ سال قبل سخن از فتوای تحریم سلاح اتمی و ادامه نه جنگ و نه صلح سخن میگویند و بلد نیستند با تغییر راهبرد و تاکتیک این شرایط حساس تاریخی را با کمترین آسیب دیدگی عبور کنند.

امروز جبهه مقابل تنها خلع سلاح و تسلیم را میخواهد که عملا یعنی ایران را تحویل دهیم و مستعمره این فرعون و نمرودهای زمان شویم که البته ما میتوانیم از عزت و سلاح خود حفاظت کنیم و با تغییر گفتمان اساسی نسبت به آنها این خطر را رد کرده و با بازگشایی کنسولگری تا جذب سرمایه گذاران آمریکایی و فروش بدون تحریم نفت در سیاست خارجی،اقتصادی و نظامی یک دستاورد تاریخی و یک جهش بزرگ داشته باشیم.

امروز تنها خطر سقوط نظام اسلامی از درون است که بحران صندوق های بازنشستگی، ناترازی انرژی،قهر با صندوق رای،نسل زد و برخی از جوانانی که هیچ شباهتی به ما ندارند و نه تلویزیون میبینند و نه راهپیمایی میآیند و در محافل خود در حال درینک و زد بازی و تسلیم در مقابل مصرف گرایی هستند از آن جمله می باشد.

کسانیکه مردم را از شبح جنگ میترسانند و همچنین کسانیکه جنگ را شوخی میگیرند هر دو خائنین به مام میهن و شیعه خانه امام زمان هستند.