کد خبر : 26828
تاریخ انتشار : شنبه 14 مهر 1403 - 20:03

تا یار که را خواهد و میلش به که باشد

تا یار که را خواهد و میلش به که باشد
مدتی است ایران اسلامی وارد یک مرحله جدید تاریخی شده است و معلوم نیست از فردا چه سرنوشتی در انتظار منطقه است
Print Friendly, PDF & Email

عبدالله مهاجر مطلبی تحت عنوان “تا یار که را خواهد و میلش به که باشد”نوشته و به بررسی یک برهه تاریخی که در آن قرار گرفته ایم پرداخته است:

 

دو هفته هستش میخوام درباره یک رویای شیرین بنویسم و صد بار قصد کردم و صد بار پشیمان شدم ولی با توجه به اینکه مدتی است وارد یک مرحله جدید تاریخی شدیم و معلوم نیست از فردا چه سرنوشتی در انتظار منطقه است تصمیم به نوشتن گرفتم

 

همیشه دوست داشتم در ایران صدای قرآن و نماز باشد همیشه دوست داشتم هیچ پدری جلوی فرزندانش شرمنده نباشد همیشه دوست داشتم مجاهدان در غلبه بر کفر سربلند باشند همیشه دوست داشتم برادران و خواهران سرزمینم حتی بدون روسری در امنیت باشند همیشه دوست داشتم کرامت و عزت ایرانیان زیر پای تورم و بیکاری له نشود همیشه دوست داشتم مردم در شادی ولو با قر کمر در جمع خانوادگی اوقاتی را بگذرانند همیشه دوست داشتم همه خمس و زکات بدهند و از قمار و شرب خمر دوری کنند همیشه دوست داشتم هر مرد و زن عاشقی بدون دغدغه با هم ازدواج کنند و براحتی بچه دار شوند و نگران آینده نباشند و همیشه دوست داشتم به هیچ انسانی ظلم نشود و اموال و خانه مردم به بهانه ارتباط با پهلوی و خوانندگی مصادره نشود همیشه دوست داشتم دنیا و آخرت آباد نصیب مردم ایران و تمامی انسانها زیر هدایت الله و رب العالمین باشد همیشه دوست داشتم گردن کلفتهایی مثل اکبر طبری با حمایت رییس دستگاه قضا رشد نکنند و مظلومین در دادگاهها برای احقاق حقشان مجبور به توسل به کارچاق کن ها نشوند همیشه دوست داشتم آقازاده های رانتی ذلیل و مستضعفین رشد کنند ووو

 

این دوست داشتنهایی که داشتم به یک سدی به نام جمهوری اسلامی برخورد کرده بود و علیرغم اینکه سفره این نظام باعث قوام و پیدایش هویت و ساختار فکری و اعتقادیم شده بود ولی رفتارش آزارم میداد همانطور که پدر و مادر و همسایه و دوستانم کم یا زیاد آزار دیده بودند و انتظار حکومت عدل علی را از دست رفته میدیدم ولی همچنان یک تار موی حاج قاسم و عماد مغنیه را به تمام شوکت و هیبت طاغوت زمان نمیدادم

 

در مبارک شبی صادقانه در رختخواب از پروردگار سریع الرضا درخواست کردم امشب به محضر مبارک حضرت سیدالشهدا شرفیاب شوم و الله که صاحب کرامت بی انتهاست بخل نورزید و آرزویم را برآورده کرد و صوتی ایشان را اینگونه معرفی کرد که پسر ایشان ربیع الانام مغز متفکر رهبر ایران است و لحظاتی بعد برای اولین و آخرین بار نماینده خالق هفت آسمان را مشاهده کردم که لذت این دیدن چند ثانیه ای به مراتب از پیوند خوردن ابدی با تمام حورالعین بهشتی قطعا بیشتر بود و وقتی مشاهده کردم که دقیقا لباس مولا همان است که سادات روحانیت فعلی میپوشند عرض ارادتم به هویت این سفیران دین بیشتر شد

 

بعد از این دیدار بارها و بارها در رویاها مشاهده میکردم که سید علی خامنه ای علیرغم اینکه در عقلم به نظامش انتقاد داشتم از اولیای الهی است از دیدن آموزش سوره مزمل و تا تلاوت قرآن کریم روبروی ضریح حضرت سیدالشهدا و دیگر موارد

 

رویا میتواند یک احساس و شوک به ما بدهد و اینکه تصمیم مبتنی بر عقل و علم هم بخواهیم بگیریم حضرت صاحب امروز به قرار گرفتن ما در کنار فرزندش مرضی هستند تا حضور در صف رژیم غاصب صهیونیستی و‌ باشد در این باقیمانده عمرمان با کمک الهی در آرامش و شادی و عشق به الله و مردم باشیم و هرگز به جنایات اسراییل راضی نشویم و خود را به خیمه منتظر منتقم برسانیم

برچسب ها :

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.