کد خبر : 28658
تاریخ انتشار : دوشنبه 2 تیر 1404 - 10:30

سوابق جنگی ایران و اسرائیل: تهاجم مستمر در مقابل دفاع مشروع

سوابق جنگی ایران و اسرائیل: تهاجم مستمر در مقابل دفاع مشروع
ده روز پس از تهاجم اسرائیل به ایران، بازخوانی سوابق نظامی دو کشور در نیم قرن اخیر، ضرور می‌نماید. پیشینه اسرائیل پر از جنگ‌های تهاجمی و اشغالگری ست، در حالی که اقدامات نظامی ایران عمدتا دفاعی یا در چارچوب مقاومت در برابر تجاوز بوده و البته اقدامات پیشگیرانه متمرکز بر حملات اسرائیل به کشورهای مسلمان.
Print Friendly, PDF & Email

به گزارش پشت پرده، تهاجم خرداد اسرائیل به ایران، حلقه‌ای نو در زنجیره طولانی مداخلات نظامی تهاجمی این رژیم در منطقه است. در مقابل، جمهوری اسلامی عمدتا نقشی تدافعی یا حامی جنبش‌های مقاومت در برابر اشغال و تجاوز داشته. بررسی انتقادی این‌ها نشان می‌دهد اسرائیل به‌عنوان آغازگر اصلی درگیری‌ها، با اتکا به برتری نظامی و حمایت‌های خارجی، مکرر حاکمیت کشورها را نقض کرده و ثبات منطقه را به خطر انداخته. ایران، با وجود تهدیدات مستمر، بر امنیت مبتنی بر بازدارندگی و حمایت از حق تعیین سرنوشت ملت‌های تحت ستم، تأکید داشته است.

اسرائیل: پیشینه تهاجمات نظامی و اشغالگری

سابقه نظامی اسرائیل در پنج دهه گذشته، عمدتا با جنگ‌های تهاجمی و توسعه‌طلبانه تعریف می‌شود. این رژیم از زمان تأسیس در ۱۹۴۸ که نزدیک به هشت دهه می‌شود، درگیر جنگ‌های پرشمار شده که اکثرا با ابتکار خود و با اهدافی فراتر از دفاع از موجودیتش آغاز گردیده. اشغال سرزمین‌های فلسطینی و سوری در ۱۹۶۷ (که تا امروز ادامه دارد)، تهاجم به لبنان در ۱۹۷۸، ۱۹۸۲ (با اشغال طولانی‌مدت جنوب لبنان تا ۲۰۰۰) و ۲۰۰۶، و همچنین محاصره و جنگ‌های مکرر بر ضد نوار غزه (از جمله عملیات‌های گسترده چون «گداخته-سُرب» در ۲۰۰۸، «ستون دفاعی» در ۲۰۱۲، «محافظ لبه» در ۲۰۱۴ و «نگهبان دیوارها» در ۲۰۲۱) نمونه‌های بارز این رویه اند. این اقدامات نه تنها تلفات سنگین غیرنظامی به بار آورده‌اند، بارها توسط نهادهای بین‌المللی و گزارش‌های سازمان ملل متحد، به ارتکاب جرائم جنگی و جنایت علیه بشریت متهم شده‌اند.

استراتژی امنیتی اسرائیل همواره بر پایه «حمله پیش‌دستانه» و «جنگ‌افروزی پیشگیرانه» بنا شده. ادعاهای امنیتی، اغلب بهانه برای عملیات‌های فرامرزی، ترور شخصیت‌ها و خرابکاری در خاک کشورهای دیگر (از جمله عراق، سوریه و اخیرا ایران) بوده. این رژیم با نقض مکرر حاکمیت ملی کشورها و قوانین بین‌المللی، الگویی از بی‌ثبات‌سازی سیستماتیک منطقه را ترویج کرده و خود را به عنوان بازیگری فراتر از بازدارندگی و در جایگاه آغازگر جنگ معرفی نموده است. تهاجم اخیر به ایران نیز در همین چارچوب، تحلیل-پذیر است.

ایران: تمرکز بر دفاع و بازدارندگی در برابر تجاوز

در مقابل الگوی رفتاری اسرائیل، سوابق نظامی ایران در نیم قرن اخیر عمدتا حول محور دفاع از تمامیت ارضی و حمایت از جنبش‌های مقاومت در برابر اشغالگر شکل گرفته. مهم‌ترین تجربه نظامی ایران، دفاع هشت ساله در برابر تهاجم رژیم بعث عراق با حمایت گسترده غرب و کشورهای عربی منطقه بود. این جنگ که به جمهوری اسلامی تحمیل شد، نمونه بارز مقاومت در برابر تجاوز خارجی ست. پس از آن، ایران درگیر هیچ جنگ متعارف تهاجمی یا اشغال سرزمین دیگری نشده است.

سیاست دفاعی ایران بر پایه ایجاد بازدارندگی مؤثر از طریق توسعه توانمندی‌های دفاعی (از جمله موشکی) و حمایت سیاسی و معنوی از گروه‌های مقاومت در فلسطین، لبنان و عراق استوار است. این حمایت‌ها عمدتا در پاسخ به اشغالگری اسرائیل و دخالت‌های قدرت‌های فرامنطقه‌ای شکل گرفته و هدفش، ایجاد توازن در برابر تجاوزگری و دفاع از حقوق ملت‌های مظلوم منطقه عنوان شده. برخلاف ادعاهای مکرر اسرائیل و متحدانش، ایران فاقد سابقه اشغال سرزمین‌های دیگر یا آغازگر بودن در جنگ‌های متعارف گسترده است. اقدامات نظامی ایران در خاک کشورهای دیگر (چون عراق یا سوریه) عموما در چارچوب مبارزه با تروریسم (داعش) و با دعوت دولت‌های مرکزی انجام شده است.

نقض حاکمیت ملی: رویه ثابت اسرائیل در برابر احترام ایران به مرزها

از وجوه بارز تمایز در سوابق دو کشور، رویکردشان به حاکمیت ملی و تمامیت ارضی کشورهای دیگر است. اسرائیل دارای سابقه طولانی و مستند در نقض سیستماتیک حاکمیت کشورهاست. این نقض حاکمیت هم در اشغال مداوم سرزمین‌های فلسطینی (کرانه باختری و بیت‌المقدس شرقی) و بلندی‌های جولان سوریه نمود یافته و هم در عملیات‌های پرشمار فرامرزی بدون مجوز شورای امنیت سازمان ملل، از جمله بمباران تاسیسات هسته‌ای عراق (۱۹۸۱) و سوریه (۲۰۰۷)، ترور دانشمندان و حملات خرابکارانه در خاک ایران، لبنان و سوریه تجلی یافته. این اقدامات آشکارا نقض منشور ملل متحد و قوانین بین‌المللی اند.
در سوی مقابل، جمهوری اسلامی ایران، به‌رغم درگیری در مناقشات منطقه‌ای و وجود اختلافات ژرف با برخی همسایگان، به تمامیت ارضی و حاکمیت ملی کشورهای منطقه احترام گذاشته و در نیم قرن گذشته دست به اشغال سرزمینی یا حمله نظامی تهاجمی به خاک یک کشور مستقل با هدف الحاق یا اشغال نزده. حتی در اوج قدرت نظامی در دوران جنگ با عراق، از ورود به خاک کویت (متحد عراق) خودداری کرد. حضور ایران در سوریه نیز با درخواست رسمی دولت قانونی این کشور و در چارچوب مبارزه با تروریسم صورت گرفته است.

حمایت از مقاومت: محور مشروعیت ایران در برابر توجیهات امنیتی اسرائیل

اسرائیل حمایت ایران از گروه‌های مقاومت (چون حزب‌الله لبنان و حماس) را به عنوان «تروریسم» و تهدیدی علیه امنیت خود محکوم می‌کند. با این حال، این حمایت‌ها در بستر تاریخی اشغال فلسطین و جنوب لبنان توسط اسرائیل و نقض مستمر حقوق فلسطینیان شکل گرفته. از منظر ایران و این گروه‌ها، مقاومت واکنشی مشروع در برابر اشغالگری و نقض حقوق بشر است که در چارچوب قوانین بین‌المللی به رسمیت شناخته شده. موفقیت حزب‌الله در آزادسازی جنوب لبنان از اشغال اسرائیل (۲۰۰۰) و نقش بازدارنده آن در برابر تهاجمات بعدی، مشروعیت این رویکرد را در نزد بسیاری مردم منطقه تقویت کرده است.

در مقابل، اسرائیل برای توجیه سیاست‌های توسعه‌طلبانه و جنگ‌افروزی‌های خود، همواره از کارت «تهدید امنیتی-وجودی» استفاده کرده. این ادعاها، به‌رغم برخورداری اسرائیل از زرادخانه هسته‌ای گسترده (بدون عضویت در NPT) و برتر نظامی قاطع در منطقه (به اعتبار یاری‌های پرشمار ایالات متحده)، مکرر برای توجیه حملات پیش‌دستانه، ترورها و عملیات‌های خرابکارانه در خاک کشورهای دیگر به کار گرفته می‌شود. در حالی که ایران، به‌رغم تحریم‌ها و تهدیدها، به NPT پایبند بوده و برنامه هسته‌ای خود را صلح‌آمیز اعلام کرده. تهاجم اخیر اسرائیل به ایران نیز بار دیگر بر اساس همین الگوی تکرار «تهدید وجودی» و «پیش‌دستی» صورت گرفته است.

برچسب ها :

ناموجود
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.